مداومت مطالعۀ این آثار خوانندۀ محترم را به ساده ترین اسلوب چنان می فهماند که راه و روش سلامت فرد که در واقع زیربنای اجتماعست یا به عبارۀ دیگر سلامت او سلامت اجتماع و فسادش فساد آن میباشد خصوصا که سمت پیشوایی و رهبری زعامت را در ملت یا ملل به دوش دارد.
آثار
















حقیقتی را که در خلال این رسایل خوانندگان بهوضاحت کامل به آن وارد میگردند و بهتأسی از آن به اصلاح همه عیوب و نواقص ظاهری و باطنی خویش بهیاری خداوند جَلَّجلالُهُ موفق میشوند و حتی به رهنماییهای نیک فرد و اجتماع به کاملترین اسلوب ساده دسترسی بسزایی مییابند. انسان به رفع بدکنشتیهای فطری و عنعنوی یا اجتماعی خود زمانی کامیاب میشود که عامل اصلی محرک شر را تشخیص کرده جلوگیری نماید و برعکس محرک اساسی خیر را نیروی لازم بخشیده جدیتر گرداند. بیشک تا حقایق مذکور را علماً ندانیم، توفیق بدان ناممکن مینماید. ازینجاست که ذوات شریف فلاسفۀ محقق و مدقق مؤمن، به اتکاء از ٦٦٦٦ آیت قرآن دستناخوردۀ اسلام و احادیث نبی؛، بادی بدن انسان را حاوی دو اصل روح و نفس ثابت کرده و در آن قلب را بهمثابۀ اشترنگ یا کمپیوتر جسد دانسته و کارگردانیهای الهامات ملکی و وساوس شیطانی را بر دل، با استفاده از شعبۀ حفظیۀ مغز و حجرات قلب، بهسوی خیر یا شر فعال میدانند

الله
انشعابگري و تفرقه اندازيهاي مستقيم و غير مستقيم از ناحيهء مسلمان نمايان لئیم تا چه حَد به زور و قوّت خويش روان بوده است بعد از تَعمُّق يقين دارم كه سَرَتان دَور خورده و به حقيقت پي برده خواهيد بود. هم اكنون كه عده ای از فرزندان رشيد ما را در خانهء ما به سرمايهء ما به نفع خويش و ضرر معنوي و مادي اجتماعِ عالَم اسلام پرورش مي دهند و به اسامي كمك، تخريب كاريها مي نمايند يكي از تازه ترين نيرنگهای قوي و مؤثريست كه با تَعمُّق و درايت كامل صاحبنظران به خوبي تمام درك كرده مي توانند. و اَمثال اين صدها فتنهء ديگر، هرگاه شمار و احصائيه گيري نماييم كتابی از آن مُرتب شود.

الله
میپرسند چه باید بنماییم که به این دولت برسیم؟
سؤالی است به ذهن هر جوان مؤمن روشنفکر و وطنخواه، خصوصاً که به شیوع وحدت علاقه مفرِط داشته و مطابق اساسات سلیم دستناخوردۀ قرآن به پخش آن همت عالی گماشته باشد. برخی در پاسخ گویند: بایستی کتب تفاسیر و احادیث و فقه را همهوهمه با غیره رسایل ممد آن بخوانیم. دربرابر عدهای پرسند: آن اشخاصی که به این راه رفتند و آن را تا سرحد نهاییاش پیمودند، مگر در بخارا و غیره ممالک اسلامی کجا شدند؟ آیا با آنهمه طمطراق و سردمداری و پیشوایی، تکیهزنندگان آستانهای معابد حضرت الهی نبودند؟ باری در برابر اعداء که آمد و مملکت را فرو برد چه کردند؟ و اضافه میکنند که به عصر حاضر بنابر شکستهشدن چوکیهای نسبتی اینها، کجا کسی حاضر است که دیگر سَری به این روش دُورودراز بزند، خصوصاً که آموختن آن به زبان عربی و آنهم بهطول اضافه از ده تا پانزده سال فرصت به کار داشته باشد. اکنون روح مطلب که به محورش در مدارس باید عمر را صرف کرد، عبارت از پنجصد آیت احکام با مکرراتش است، که این قانونچۀ عبادات را بهخوبی ممکن بود به زبان مادری افراد مقرر کرده و جامعه را فرداًفرداً به آموختن آن با کمی کمک استادان این فن بهروی مدت کمتر از سال وارد ساخت.

الله
چرا انسان زمانی مصدر کارهای خیلی خوب و وقتی هم باعث بر اعمال شرمآور میگردد، بلکه شخصاً مرتکب میشود؟
و یکی از بارزترین نمونهاش حالات معاصرین منور ماست! که ازیکطرف دم از مدنیت و کمال میزنند و تا جایی بر مکشوفات و اختراعات محیرالعقول عالم دست یافته، و اکنون نظر را جانب کرات دیگر و تسخیر آن متوجه کردهاند، و ازجانبدیگر، با اینهمه دانش عوض کمک به همنوعان خویش "چرا؟" برعکس به خونریزی و آدم کشی، هرچه بیشتر و تمامتر ملتفت بوده، و حتی برای برآوردهشدن این مأمول، به ایجاد وسایط مهلکتری مصارف سرسامآوری را متحمل میشوند؟ چنانچه به مصرف مؤسسۀ U.N یا زادگاه امید ملل، سالیانه مبلغ یکصدوهشتاد میلیون دالر پرداخته میشود، ولی مصارف تسلیحاتی ممالک ورزیده و بهاصطلاح «رسیده» سالیانه از بیلیونها دالر میگذرد! که درحقیقت اینهمه مساعی برای امحای نسل بشر و یا بهعبارۀدیگر: برای قتل برادر از طرف برادر به کار میرود! «آیا مفهوم و معنی مدنیت این است، و این افعال نافرجام را باید تمدن نامید؟» نه، ابداً، جواب منفی است.

الله
یَاوَهّابَ المَلِکُ القُدُّوس! (جَلَّ جَلالَکَ)
به آن خوشحالی که به¬وقت طوفان نوح (علیه السلام) نصیب شیاطین به اثر غرق شدن بشر و بشریت جهان ماگردید، حالا این خورسندی را در قسمت هَمه پاکان ونیکان بارگاهِ عظیم سبحان خود به¬پیشرَوی ما و سرداری رهبرما ذره¬ی بی¬مقدار فیضانی (رفع¬الله¬درجاته) مرحَمت گردان و بيش ازين قدرت فعاليت وخورسندي را به¬اعدای خویش ومـخالفین ایمان و اسلام نصیب مکن.

الله
درست روشن است که همه دختران و پسران جوان آرزو دارند تا فامیل سازند و ابوین گردند. نمیدانیم آیا از خود گاهی پرسیدهاند که چه خانوادۀ را میخواهند بنیانگذاری کنند! یا بهعبارۀدیگر از این فامیل باید نوزادان عاقل و لایق به اجتماع بروز کند و یا جاهل و غافل؟ آیا عناصر پاکسرشت خداشناس و بشردوست و خدام صادق به وطن و به جامعه تقدیم گردد یا عضو فاسد و باردوش اجتماع؟ و بهایناساس چندین سؤال دیگر که شاید کمتر مطمح نظر بیشتر ذوات محترم واقع شده باشد. اگر چُقرتر بنگریم و به نارسایی اجتـماع خود پی بریم، اکثراً اولاد معصوم به لکههای عدم عصمت و به زهرهای تماماً غفلت و جهالت بهاثر کمتوجهی ابوین و غیره بزرگان فامیل روبرو میشوند! با درک این حقایق پس به چه راه میتوانند والدین نوزادان را متوصل گردانند تا یک نخل برومند و شریف که مایۀ افتخارشان به دنیا و اسباب ارتقای درجات آنها در عقبی گردند، بهحکم حدیث شریف رسول؛ که فرموده است: پس از آنکه انسان میمیرد اجر و ثواب اعمالشان قطع شود. فقط به یک یا دو یا هرسه چیز آتی اگر کس توفیق یافته بود، ثواب و اجرشان اضعاف مضاعف تا زمان بقای آن کارها در سـرای بقا به حضور حضرت کبریا جلتعظمته میگردد: اول – فرزند صالح؛ دوم – علم نافع؛ سوم – خیر باقی. آیا فرزند چطور میتواند صالح شود؟ سؤال بجاست. چون صلاحیت اولاد به کثرت دانش تعلق مستقیم دارد و آموختن درس و اکمال دوران تحصیل نیازمند نیروی اقتصاد منوجه مترقی فامیل است، بنابراین ما اینک در ذیل عناوین جداگانه ۵ مطلب را مربوط به نکات برجستۀ تعلیم و تربیۀ نوزادان تنظیم داده و در طی ۵ عنوان طرق پیشرفت اقتصاد خانواده را با طرز سلوک نیکوی عملی و علمیشان با بزرگان و همجواران و خویشاوندان و غیره دوستان، بهطور مختصر جمـعآوری کـرده و بهشکل رسالۀ کوچکی دسـتهبندی نمـوده و بهدسترس استفادۀ پیر و جوان بهیاری خداوندأ قرار دادیم. امید که به اقتفای هر عنوان مطالب بیشتری را بر آن روشنفکران افزوده به ما اطلاع دهند تا آن مادهها را در طبع رسالۀ مذکور به اسم خودشان اضافه کرده و به این ترتیب یک اساسنامه و دسپلین را برای همه ابوین در تقویۀ سویۀ علمی و سرمایۀ مالی و سلوک نیکوی افراد در برابر خود و بیگانه به کمترین فرصت علماً و عملاً به میان آورده باشند. بِمَنِّهِ وَ فَضلِهِ الکَرِیم

الله
فضیلتهای اجتماعی و اخرویی که در کیش مبارک اسلام است تا جای ممکنه از هر پهلو قسمتهای عمومی خیر و بهبود بشر را در نظر گرفته، پیروان خود را به حیات مسالمتآمیز و خوشی که مقصد آن نزاهت، مطلب آن اتفاق، اساسش همدستی و نتیجهاش خداشناسی است سوق. برای تثبیت این مطالب بیجهت نیست که ارکان دین را با نتایج ظاهری و معنوی که دارد مختصراً به عرض رسانیده مورد مطالعه قاریان کرام قرار دهم. پیش از همه باید متذکر شوم، طوری که از ملاحظه ایجابات ادیان باطله معلوم میگردد، اوامر دینی گاهی به عقل برابر نبوده و به پیمانۀ سنجش غالباً درست نمیآید؛ زیرا دین امری است از طرف خدا جلشأنه و خالق کُل. ذات اقدس او ج هرچه خواهد بر بندگان حکم کند. لازم نیست تا ایشان از وی تعالی f دلیل بخواهند؛ چرا که مقتضای امر اجرا شدن و وظیفه مأمور بجا آوردن است. اما چون دین اسلام تماماً اجتماعی و از هر نگاه به عقل و میزانش تعادل دارد که میتوان به صراحت لهجه گفت: یگانه عامل فتوحات بیسابقۀ تاریخی اسلام که به مدت کمی مراسم چندین هزار ساله مزخرفات عالم را تا جایی که رسید از بین برد و جایی که نرسید بیتأثیر نگذاشت، همانا هماهنگی احکام دینی با پیمانه عقلی است.
